0086-21-58386256
ارجاع به لغت دوچرخهسوار. از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
horsewoman, lance, lancer, mounted, rider. 25 فرهنگ. همه
معنی واژه سوار در لغت نامه دهخدا در پارسی ویکی ... راکب اسب است و به معنی راکب دیگر سواریها مجازاً باشد چه مخفف اسوار است و اسوار مرکب اسب از لفظ اَسْوْ که بر وزن سرو باشد مبدل است و لفظوار کلمه ٔ ...
واژه بوردینگ یک لغت آمریکایی است که به سوار شدن به کشتی، هواپیما، اتوبوس و غیره اشاره دارد. ... این واژه در لغت به معنی دروازه و در اصطلاحات فرودگاهی به مسیری گفته می شود که برای رفت و آمد ...
سوار. [ س َ ] (ص ، اِ) در قدیم «سوار» ۞ [ رجوع شود به اسواره ، اسوبار ]، کردی «سوار» ۞ ، افغانی «اسپر، اسور» ۞ ، بلوچی «سوار» ۞ (اشتقاق اللغة ص 749 ، کلمه ٔ فارسی «سوآر، اسوار» ۞ )، پهلوی «اسبار» ۞ ...
با تعبیر خواب اتوبوس سوار شدن، تعبیر خواب ایستگاه اتوبوس، تعبیر خواب اتوبوس با سقف کوتاه یا بلند و تعبیر خواب ایستادن در اتوبوس آشنا شوید. ... این به معنی است که کار شما بر اساس اجتماع بوده و با ...
معنی سوار شده به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
معنی: سوار، عنوانی که ایرانیان باستان به مردان دلیرِ آزاده می دادند، در بعضی متون به معنی آزادگان و بزرگان آمده برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
معنی درس 12 (رستم و اشکبوس) ادبیات فارسی پایه دهم به نام خدا برای مشاهده ادامه مطلب بر روی فلش زرد رنگ کلیک فرمایید. ... پیاده،به از چون تو پانصد سوار بدین روز و این گردش کارزار . در این میدان جنگ ...
سوار. [ س َ ] ( ص ، اِ ) در قدیم «سوار» [ رجوع شود به اسواره ، اسوبار ]، کردی «سوار» ، افغانی «اسپر، اسور» ، بلوچی «سوار» ( اشتقاق اللغة ص 749، کلمه فارسی «سوآر، اسوار» )، پهلوی «اسبار» مأخوذ از پارسی ...
معنی دوچرخه سوار به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
چون هر دو پشت اسب سوار هستند پس هر دو در حال جنبیدن و تکان خوردن هستند. ... خوردن در اینجا به معنی ضربه و آسیب خوردن است و امروزه هم در همین معنا کاربرد دارد . مثلا هرچه خوردیم از رفیق نا رفیق بود و ...
اما قبل از پرداختن به معنی شعر گردآفرید بهتر است با شخصیتهای این داستان آشنا شوید. ... پایین آمد، در حالی که کـمربندش را بر کمر بسته بود و بر اسبی تیزرو سوار شده بود. معنی کلمات: فرودآمد: پایین ...
فرود آمد از تخت سام سوار. ... شاه بر گرفته از خشایا(Xšaya,Khshaya) در پارسی کهن به معنی فرمان راندن (to rule)، و خود واژه شاه از خشایاشیا و یا خشایاثیا (Xšayaçia) در پارسی کهن،تلفظ ç به روشنی مشخص نیست چه باشد ...
یا، این خواب میتواند به معنی آن باشد که فردی بی مسئولیت هستید، در نتیجه سعی میکنید از تمام مسئولیتها شانه خالی کنید. همچنین میتوان این خواب را به طریق دیگری نیز تعبیر کرد.
معنی و نمونه جمله سوار - همراه با مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، rider, horseman, riding, mounted
تعبیر خواب شتر سواری. تعبیر خواب شتر سواری ، ابن سیرین و معنی سوار شتر شدن در خواب چیست همگی در سایت فال و خواب.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم تعبیر خواب سایت است مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد.
9- خواب قطار به معنی این است که شما خیلی روشمند هستید. ... 20- سوار قطار شدن در خواب به معنی این است که شما عموما، بدون اینکه نیاز باشد، همیشه نگرانید حتی برای موقعیت هایی که عموما در آخر درست می شوند.
اگر در خواب ببینید که سوار هواپیما شده اید و یا در حال سوار شدن به هواپیما هستید به این معنی است که شما مدت های زیادی در بین دو راهی برای یک تصمیم بزرگ قرار داشتید و در نهایت تصمیم گرفتهاید که ...
دینا. مفهوم بخوان و بیندیش پیاده و سوار1.همیشه هوشیار و آگاه باشیم2.به هر کسی اعتماد نکنیم و چیزایی که داریم رو باهاش به اشتراک نذاریم و دنبال افراد مورد اعتماد و مطمئن بگردیم3.محتاج کسی نباشیم و بار خودمونو خودمون بر دوش ...
اسب در سنسکریت اصوه aśva و به معنی رساننده به شکوه می باشد؛ زیرا اص به معنی رسیدن و وه به معنی شکوه است. کسی که سوار اسب می شود، با شکوه دیده می شود.
معنی سوار شدن به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
۱. کسی که سوار بر اسب یا مرکب دیگر باشد؛ سوار.۲. (قید) در حال سوار بودن؛ به حالت سواری.
معنی سوار به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
بدید ایستاده معلق سوار بیامد بر قیصر نامدار. فردوسی. جرس ماننده دو ترک زرین ... معلّق ، اسم مفعول از باب تفعیل وجمع آن معلقات است، به معنی آویخته شده، آویزان. سبعه معلقه یا معلقات سبع نام هفت ...
اسب سوار ( به انگلیسی: Horsemen ) یک فیلم تریلر روان شناختی آمریکایی محصول سال ۲۰۰۹ به کارگردانی یوناس اوکرلوند، نویسندگی دیوید کالاهام، تهیه کنندگی مایکل بی با بازی دنیس کواید و جانگ زئی است.
10- اگر خواب ببینید همراه دوستی سوار بر قایقی مشغول پارو زدن و قایق سواری هستید ، تعبیرش آن است که در سنین پایین ازدواج خواهید کرد . ... به این معنی است که شما به دنبال وضع هدف جدید هستید ...
ز هر در سخن چون بدین گونه گشت بر آتش یکی را بباید گذشت. معنی: چون در این باره سخنان گوناگون وجود دارد، یکی از این دو برای اثبات بی گناهیش باید از آتش عبور کند. آرایه های ادبی: تلمیح به باور گذشتگان که برای شناسایی گناهکار ...
معنی سوارکاری به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دو تیکه چرم زیر سوار و لب بر که روی هم قرار می گیرند سوار کاری می گویند.
〈 سوار شدن: (مصدر لازم) بر روی اسب یا مرکب دیگر نشستن؛ برنشستن. 〈 سوار کردن: (مصدر متعدی) ۱. کسی را بر مرکب نشاندن، برنشاندن. ۲. جا دادن چیزی بر روی چیز دیگر مثل جای دادن نگین بر روی انگشتری.
اگر کسی خواب ببیند پشم، مو، یا موی شتر میریسد به معنی آن است که او به زودی سفری را انجام خواهد داد و با توشه و ثروت حلال فراوانی باز خواهد گشت که برایش برکت و نعمت به همراه خواهد داشت. ۳۶.
سلام وقت بخیر من مجرد هستم دیشب خواب دیدم نزدیک صبح قبل طلوع آفتاب البته تو خواب فکر میکردم که نزدیک صبح ولی کاملا تاریک در یک قایق هستم که با طناب به یک کشتی وصل شده و توسط کشتی داره کشیده میشه که من برم سوار شم و یک مرد ...
معنی و ترجمه کلمه عربی سَوَار به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 - النگو (اسم)
معنی سوار کردن به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
معنی سوار کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... ( صفت ) کسی را بر مرکوبی نشاندن تا از جایی به جایی رود .
۱. کسی که سوار بر اسب یا مرکب دیگر باشد؛ سوار. ۲. (قید) در حال سوار بودن؛ به حالت سواری.