0086-21-58386256
معنی و ترجمه کلمه انگلیسی structure به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 - ساختار (اسم)
این صفحه آخرینبار در ۹ نوامبر ۲۰۱۲ ساعت ۰۲:۵۹ ویرایش شده است. متن تحت Creative Commons Attribution-ShareAlike License در دسترس است؛ شرایط اضافی میتواند اعمال گردد. برای جزئیات بیشتر، شرایط استفاده را ببینید. ...
ساختار • (sâxtâr) (plural ساختارها (sâxtâr-hâ)) structure. ساختار انقلابهای علمی ― sâxtâr-e enqelâb-hâ-ye 'elmi ― structure of scientific revolutions. Categories: Persian terms suffixed with ـار. Persian terms with IPA pronunciation. Persian lemmas.
ساختار (به انگلیسی: Structure) بهصورت کلی به الگو یا آرایش یا سازماندهی اجزای مرتبط در یک شیء مادی یا یک سیستم گفته میشود که بر اثر مشاهده یا بازشناخت الگو قابل تشخیص و کشف است.
فرهنگ مترادف و متضاد. ۱. قالب، فرم، شکل. ۲. بافتار. ۳. ساختمان. ۴. اسکلت.
ساختار. ۱. قالب، فرم، شکل. ۲. بافتار. ۳. ساختمان. ۴. اسکلت.
structure ( زبانشناسی ) واژه مصوب: ساخت 2. تعریف: توالی قاعدهمند واحدهای زبانی. اساس. سازه ، بنا 😺. در پزشکی و آناتومی به معنای اندام و بافت هم میشه. ساختمند شدن، ساختمند کردن، دارای ساخت شدن ...
[اصطلاح «ساختار»، همچنین به نمود سه بُعدی شکل ها در فضای پرسپکتیوی اطلاق می شود. چگونگی ساختمان چیزی, ترتیب اجزاء و بخش های یک جسم, چیز ساخته شده.
Check 'ساختار' translations into English. Look through examples of ساختار translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar.
English. (اِمر.) 1 - چگونگی ساختمان چیزی . 2 - ترتیب اجزا و بخش های یک جسم .